۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

سایت خبری تحلیلی رویداد

سایت خبری تحلیلی رویداد


مراسم ویژه ماه محرم در مسجد قبا شیراز و با سخنرانی آيت الله دستغيب

Posted: 17 Dec 2009 05:43 PM PST

مراسم عزاداری حسینی، هر ده شب ماه محرم و روز تاسوعا و عاشورا در مسجد قبا و با سخنرانی آیت الله سیدعلی محمد دستغیب برگزار می شود.
مراسم عزاداری حسینی، امسال نیز به روال سال های گذشته، هر ده شب ماه محرم به علاوه روزهای عاشورا و تاسوعا، با سخنرانی آیت الله سیدعلی محمد دستغیب و در مسجد قبا (آتشیها) برگزار می شود.

به گزارش سایت "مرجع سبز" برگزاری این مراسم، امسال و با توجه به ایجاد محدودیت های بسیار و از جمله تعطیلی فعالیت حسینیه مهد شهیدان در آستانه ماه محرم، از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ اهمیت ویژه هم از این جهت كه آیت الله دستغیب در مدت چندماه سپری شده نشان داده كه از بیان انتقاداتش نسبت به وضعیت موجود، دست برنخواهد داشت. 

به این دلیل كه مسجد قبا، علی رغم فضای محدودترش به نسبت حسینیه مهدشهیدان، دارای سابقه فعالیت مذهبی-سیاسی بسیار طولانی بوده و امسال محرم نیز به مانند گذشته مكانی خواهد بود برای جمع شدن مردمی كه نشان داده اند تحت تاثیر القائات دروغ و فشارها و تهدیدهای بی پایه برخی مقامات و منابع خبری رسمی قرار نمی گیرند.

مراسم عزاداری حسینی در این مسجد، هر ده شب اول ماه محرم، پس از اقامه نماز مغرب و عشا به امامت آیت الله دستغیب، شروع و با سخنرانی این روحانی گرانقدر ادامه می یابد و در پایان عاشقان خاندان عصمت و طهارت با سینه زنی و عزاداری بر شهیدان دشت كربلا، به امام حسین و یاران باوفایش ابراز ارادت می كنند.

مسجد قبا (آتشیها)، روبه روی حرم مطهر حضرت شاهچراغ، در كوچه رستوران میلاد واقع شده كه در مقابل بازار زرگرهای شیراز قرار دارد.

"انتخابات ایران" در صدر موضوعات توییتر

Posted: 17 Dec 2009 05:23 PM PST

"انتخابات ایران" موضوع خبری سال توییتر شناخته شد. کابران این شبکه ارتباطی بیش از همه نتایج انتخابات ایران و وقایع پس از آن را مورد جستجو و گفت‌وگو قرار داده‌اند. "آنفلوآنزای خوکی" و "غزه" از دیگر موضوعات مهم بوده‌اند.
به گزارش تارنمای دویچه وله آلمان انتخابات ریاست‌جمهوری ایران پرجستجوترین موضوع شبکه خبررسانی توییتر شناخته شد. توییتر به عنوان شبکه ارتباطی در سطح جهانی برای کاربران خود این امکان را فراهم می‌کند، که محدودیت‌های رسمی را دور زده و اطلاعات را فارغ از سانسورهای‌دولتی به گوش مخاطبانشان برسانند. 

در حالیکه ارسال بسیاری از تصاویر، فیلم‌ها و اخبار کوتاه از تظاهرات و اعتراضات مردم از سوی روزنامه‌نگاران و عکاسان خارجی و داخلی به علت فشارهای دولتی ممنوع بود، کاربران توییتر با استفاده بی‌نظیر از این شبکه ارتباطی، مردم جهان در از وقایع ایران مطلع ساختند.

دفتر مرکزی توییتر در آمریکا با شمارش کلیدواژه‌ها اعلام کرد که "انتخابات ایران" و واژه‌های مربوط همچون "تهران" و "ایران"، در صدر موضوعات خبری بوده "آنفلوآنزای خوکی" و "غزه" به ترتیب در رده‌های دوم و سوم جای داشته‌اند. طرفداران جنبش اعتراضی در ایران با استفاده از توییتر عرصه نوینی را در استفاده از این فضای مجازی آشکار کردند.

نام مایکل جاکسون، خواننده مشهور آمریکا، نیز بیش از همه شخصیت‌های دیگر در توییتر ذکر شده است. مایکل جاکسون معروف به"سلطان پاپ" در ۲۵ ژوئن امسال در گذشت.
"سوزان بویل"، کاندیدای مسابقات "سوپراستار" در بریتانیا و "آدام لامبرت"، شرکت کننده در مسابقات "سوپراستار" آمریکا به ترتیب در مقام‌های دوم و سوم جای گرفته‌اند.
پربیینده‌ترین فیلم‌های توییتر نیز به ترتیب "هری پاتر"، "ماه نو" و "منطقه ۹" ذکر شده‌اند.

سقوط قاضی القضات شهر !

Posted: 17 Dec 2009 04:01 PM PST

محمد نوری زاد
نمی دانم چرا رسانه های ما و رسانه های جهان خبر سقوط جناب صادق آملی لاریجانی را از آسمانخراش محل کارش منعکس نکردند .
درخصوص رسانه های داخلی ، می شود گفت : شاید به صلاح شان نبوده . و یا شاید برای شان خط و نشان کشیده اند که وای اگر جمله ای در این باره بنویسید . من به رسانه های خودمان حق می دهم . بجهت نانی که باید بخورند . و بجهت امنیت شغلی ای که در این ملک به طنز می ماند .

اما این دلیل نمی شود که خبر سقوط ایشان بی مشتری بماند و مردم ما از آن مطلع نباشند . خطای یک قاضی ، مثل خطای خلبان هلی کوپترو مثل خطای خلبان هواپیمای مسافربری ست . اولین خطای اینان ، اخرین خطای آنان است .


یک چند وقتی است که فواره پرشتاب جناب لاریجانی پخش زمین شده است. و من به یاد فرشته ا ی افتادم که دم گوش لقمان حکیم گفت : شما در انتخاب حکمت و رسالت مخیری ، خدای خوب هرکدام را که شما پسند کنی ، می پسندد . که لقمان دست به گزینش حکمت برد و گفت : مرا از رسالت هراس است . چرا ؟ چون اولین قدم عملی رسالت ، قضاوت است . و من ، هراس از تنگناهای قضاوت دارم .

در امرقضاوت ، یک قاضی ، به ناکجای جامعه نیز راه می برد ، چه برسد به قاضی القضاتی که باید محرم ترین فرد کشور برای آحاد جامعه باشد . قاضی القضات حتما می داند که هیچ احدالناسی نباید از گرایشات فردی وی با خبر باشد . چرا که لبخند وی ، بساط عیش جمعی را تضمین می کند و غضب وی ، بربساط جمعی دیگر مرز می کشد .

در این چند وقت اخیر ، سخنان نازل و غیر حقوقی و غضبناک و خبری و مطالعه نشده و جناحی و سطحی و غیرکارشناسانه و آشفته و عوامانه و تهدید آمیز آقای صادق رینه ای پردمه ای آملی لاریجانی که رو به " سران فتنه " ایراد کرده ، نشان می دهد که وی از همان صندلی اتاق کارش به دره ای عمیق و ژرف سقوط کرده است . دره ای که از قدیم الایام ، و تا قیام قیامت ، خدای متعال زیرپای قاضیان تعبیه کرده است .

قاضی نباید کودن باشد ، اما یک قاضی کودن هم می داند : الفاظی مثل : فتنه ، مدرک جرم ، جرم ، گناه ، متخاصم ، که هرکدام بارحقوقی خاصی با خود حمل می کنند ، زمانی برزبان یک قاضی رانده می شوند که منتسبین این الفاظ از مسیر محکمه ای ظریف و دقیق عبور کرده و تکلیف شاکی و متشاکی و متهم و مجرم و متخاصم روشن شده باشد .
اگر یک قاضی ، بویژه یک قاضی القضات ، بلحاظ سستی کلام ، و عدلی که در سخن سست او به زیر پا می افتد ، بجایی برسد که سخنان هردمبیل یک رهگذر سیاسی را واگویه کند ، همان بهتر که درخانه بماند و در کارهای خوب خانه به اهل منزل مدد رساند .

قاضی ، همان کسی باید باشد که مسلمان و یهودی و کافر ، آنگاه که به محکمه اش شتاب می کنند ، از شوق سلامت و اقتدار و انصاف و عدل و تقوی و استقلال و استحکام و عطوفت و صبوری و مدارا و جایگاه پدری او در پوست نگنجند .
این روزها ، نمی دانم آقای صادق لاریجانی آیا می داند که با چاقویی تیز بردیوار فهم مردمان کشورش یادگاری می نویسد  . یادگاری حکاکی شده ای که مگر خدا به پاکسازی آن حریف شود .

آیا خط سبزها با نخودها شکسته می شود؟

Posted: 17 Dec 2009 03:57 PM PST

بهمن هدایتی ، وبلاگ کلاشینکف دیجیتال
در جنگ، چندان مهم نیست که چقدر و چه حجم "آتیش" بریزی روی مواضع طرف مقابل، مهم اینه که نتیجه چه خواهد شد؟ اینکه بعد از پایان گلوله باران و ریختن نخودها، ببینی که دشمن هنوز سر مواضع اش باشد یا نه ؟ و اینکه بتونی خط رو بشکنی و "پیشروی" کنی.

چیزی که الان شاهد آن هستیم این است که صداوسیما تقریبا برنامه های عادی اش رو قطع کرده(به خصوص شبکه خبر و ٢:٣٠ به عنوان دو لشگر خط شکن) و "با همه توان" در مورد راهپیمایی روز جمعه 27 آذر تبلیغ و تهییج می کند...‌

عملا با این حجم آتش ریختن، "عادی بودن وضعیت" زیر سئوال می رود و مردم این پیام واضح را از تلویزیون(به عنوان نافذترین رسانه در ایران) دریافت می کنند که ..."نه انگار یک خبرهایی هست".
چیزی که عملا تا الان از سوی رسانه های رسمی نفی می شد، اما چرا این ریسک رسانه ای انجام می شود؟ چرا این ریسک بزرگ انجام می شود که تصویر پاره شده امام خمینی روزانه،‌بارها و بارها از همه شبکه های سراسری پخش شود؟

واقعیت این است که به نظر می رسد نظام عزم خود را جزم کرده است که "غائله ناشی از انتخابات ریاست جمهوری دهم" را که امروز وارد "هفمین ماه" حیات خود را می شود را "جمع" کند به هرقیمت...

این "عزم" را باید جدی گرفت...نظام جمهوری اسلامی در طول تاریخ سی ساله خود معمولا بسیار "سریع" بر بحران های سیاسی داخلی غلبه پیدا کرده است: حذف بنی صدر، مجاهدین خلق، جبهه ملی و نهضت آزادی... عملا در مقطعی کمتر از یک ماه(اردیهشت تا خرداد ١٣۶٠) صورت گرفت،‌حزب توده (که سازمان یافته ترین حزب سیاسی ایران بود) با یک ضربه سریع اطلاعاتی-نظامی در ١٣۶١ حذف شد.

آقای سیدکاظم شریتعمداری ، مرجع تقلید وقت در سال ١٣۶١ بعد از خواندن توبه نامه در تلویزیون،‌ از صحنه روزگار سیاست محو شد، ‌آقای منتظری قائم مقام رهبری وقت با همه بار سیاسی و مذهبی اش‌ تنها در عرض دوماه از بالاترین جایگاه نظام با چند نامه نگاری حذف شد...بحران کوی دانشگاه در سال 1378 بیشتر از چند روز طول نکشید. 

در همه این بحران ها، بعد از یک گوشه چشم و سخنرانی قاطع، موج هواداران مردمی نظام به راه می افتاد و کار را تمام می کرد، اما بحران انتخابات ریاست جمهوری و موضوع سبزها، ‌بحرانی است که حذف و هضم آن برای نظام جمهوری اسلامی،‌سرسختی و مقاومت خاصی نشان داده است و خطرات و حساسیت این دوام هفت ماهه برای مسئولان نظام قابل تامل است، خصوصا که ماهیت جنبش سبز هم به مرور رادیکال تر می شود.

نکته جالب این است که در شرایط پیچیده فعلی، بین برخورد "حقوقی-قضایی" با سبزها (دستگیری و محاکمه موسوی و کروبی) و برخورد "مردمی" (بسیج هوداران مردمی نظام علیه فتنه و درگیر شدن بدنه با بدنه) تردید وجود دارد.
یا می توان گفت برای برخورد حقوقی با موسوی و کروبی، یک شارژ عظیم توده ای مورد نیاز است...پپ البته باز بگذریم از این که دستگیری موسوی و کروبی تقریبا انتخاب گریز ناپذیری برای نظام است.

حالا همه نگاهها به فردای روز جمعه و راهپیمایی27 آذر 1388 آن است، قطعا روز جمعه یک مقطع و یک سرفصل در تاریخ بحران انتخابات ریاست جمهوری دهم است، آیا "خط"  سبزها شکسته می شود و پیشروی شروع؟ نظر شما چیه؟

احمد زیدآبادی برنده جایزه قلم زرین آزادی

Posted: 17 Dec 2009 03:24 PM PST

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار زندانی و دبیرکل سازمان دانش آموختگان ایران (دفتر ادوار تحکیم)،برنده جایزه «قلم زرین آزادی» سال ۲۰۱۰ شد.
هیات مدیره «انجمن جهانی روزنامه‌نگاران و ناشران خبر» با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد: «آقای زیدآبادی با وجود شرایط هولناک حبس، تسلیم نشد و شجاعت وی بسیار برای ما تحسین‌برانگیز بود.»
در این بیانیه آمده‌ است: «آقای زیدآبادی بارها خود را به خطر انداخته و آشکارا از اصلاح و حاکمیت قانون در ایران حمایت کرده‌است.»

احمد زیدآبادی در جریان ناآرامی‌های اخیر ایران در اعتراض به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری بازداشت شد. دادگاه وی را به شش سال حبس تعزیری، پنج سال تبعید به شهر گناباد و محرومیت ابدی از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی محکوم کرده‌است.

وی پیش از این نیز در سال ۱۳۷۹ به اتهام «تبلیغ علیه نظام، تشویش اذهان عمومی و اقدام افسارگسیخته علیه نظام» بازداشت شد و ۱۳ ماه زندانی بود.
انجمن جهانی روزنامه‌نگاران و ناشران خبر، می‌گوید: «همه روزنامه‌نگاران، از خطر به چالش گرفتن رژیم خودکامه رئیس جمهور محمود احمدی‌نژاد و اعمال علی خامنه‌ای، رهبر ایران، آگاهی دارند.»

گفته می‌شد مهمترین اتهام احمد زیدآبادی نوشتن نامه سرگشاده‌ای خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی بود که در آن از وی انتقاد کرده‌بود.
اکبر گنجی، روزنامه‌نگار ایرانی نیز در سال ۲۰۰۶ به عنوان برنده این جایزه معرفی شده بود.

در رخدادهای اخیر ایران بیش از چهارهزار نفر از معترضان بازداشت شده‌اند. بیش از ۴۰ روزنامه‌نگار در زمره بازداشت‌شدگان اخیر هستند که ۲۶ نفر از آن‌ها همچنان در زندان هستند.

بنا به بیانیه انجمن جهانی روزنامه‌نگاران و ناشران خبر، فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران بازداشتی به اتهام «طراحی انقلاب نرم علیه نظام دین‌سالارانه ایران» محاکمه شده‌اند.

سریال‌ های مضحک امپراتوری دروغ

Posted: 17 Dec 2009 03:02 PM PST

سید علیرضا بهشتی
گویی سریال‌های مضحک امپراتوری دروغ پایانی ندارد. بنگاه خبرپراکنی فارس در روز شنبه بیست و پنجم مهرماه خبری از سردبیر یکی از روزنامه‌های شهرستانی به نقل از منابع "قابل اطمینان" (!) منتشر کرده بود که بر اساس آن انگیزه بازداشت اینجانب که "فرزند شهید بهشتی نیز به شمار می‌روم"(!) کشف شد: "تشکیل باندی برای قاچاق برخی افراد مرتبط با ستاد مهندس موسوی به خارج از کشور که ادعا شده بود در جریان حوادث پس از انتخابات کشته شده اند"

سردبیر مذکور که ادعا می‌کرد احساس مسئولیت شدیدی در مورد یافتن انگیزه دستگیری اینجانب داشته است و پیش از آن تصور می‌کرده فعالیت برای راهپیمایی روز قدس زمینه ساز این امر بوده که بخت یارش شده بود و سرانجام منابع موثق او را از این اشتباه بیرون آورده بودند!

آن روزها بسیاری با من تماس گرفتند و خواستند نسبت به این خبر سراپا کذب موضعگیری کنم. در پاسخ می‌گفتم که بنگاه‌های دروغ‌پراکنی، چه یک خبرگزاری وابسته به ارگانی نظامی باشد و چه روزی‌نامه‌ای در میدان توپخانه، در نزد مردم ما رسواتر از آن شده‌اند که نیاز به تکذیب چنین خبری باشد. 

هرچند آلوده شدن ساحت حرفه روزنامه‌نگاری و فعالیت‌های اطلاع‌رسانی به دروغ‌سازی‌هایی تا این حد سخیف به راستی مایه تأسف است. آن روز با مشورت یکی از وکلای بلندپایه به تنظیم و تقدیم شکایتی علیه آن خبرگزاری بسنده کردم و مصاف تبلیغاتی با چنین مصادیق راستین تشویش اذهان عمومی و پخش اکاذیب را در شأن خود ندانستم.

اما آنچه انتظارش نمی‌رود، تکرار همین اکاذیب توسط مسئولی نظامی است که لباسی در بردارد که قرار است لباس پیامبر (ص) باشد؛ پیامبری که جز برای اقامه راستی و حقیقت قیام نکرد و عمری علیه بزرگترین دروغ‌ها که شرک باشد به مبارزه پرداخت. 

هنوز نه ماه‌های پرتلاطم پس از پیروزی انقلاب که ادبیات شبنامه‌ای، امواج تهمت و افترا را علیه رهبران و اندیشمندان سترگ این مرز و بوم ایجاد می‌کردند از یاد رفته، نه تصویر تلخ تلاش زمینه‌سازان ترور شخصیتی و مهیاکنندگان حوادث شومی همچون هفتم تیرماه سال شصت از ذهن ملت شریف و نجیبمان پاک شده تا منافقان جدید با آسودگی خیال به تکرار آن فجایع بپردازند، و نه جان همچو منی از حیات طیبه آن راست قامتان جاودانه تاریخ ارزشمندتر است.

 تردید دارم کسانی که به این آسانی دروغپردازی می کنند به فرارسیدن زمان برپایی محکمة الهی باور داشته باشند تا آنان را نسبت به قطعیت آن هوشیارباش دهم، اما دست کم می توانند در زندگی این دنیا آزاده باشند و به دیگران هم رخصت تجربة آزادگی دهند. این بار هم مانند دفعات قبل، شکایت به دستگاه قضایی خواهم برد و به دادستان محترم تهران که خود جانباز جنگ تحمیلی است و نزد همگان از احترام و اعتبار برخوردار است خواهم گفت که آقای دادستان، داد ما را بستان!

مصلح زمانی اعدام شد

Posted: 17 Dec 2009 02:42 PM PST

بنا بر گزارش های رسیده از ایران جوانی به نام مصلح زمانی که به گفته خانواده اش در سن 17 سالگی مرتکب جرمی شده بود، صبح روز پنجشنبه 26 آذر در کرمانشاه به دار آویخته شد. ر اساس این گزارش ها، آقای زمانی 6 سال پیش هنگامی که همراه دوست دخترش در خارج از شهر سنندج بوده توسط نیروی انتظامی دستگیر و ابتدا متهم به ضرب و شتم و تجاوز به دوست دخترش شده بود. ساناز زمانی خواهر مصلح زمانی، در گفت و گو با بخش فارسی بی بی سی ضمن تائید خبر اعدام او، گفت که مدتی پس از بازداشت آقای زمانی، دوست دختر او اعلام کرد که شکایتی از مصلح زمانی ندارد. او گفت که حتی بعدها نامه ای از پزشک قانونی مبنی بر عدم تماس جنسی مصلح زمانی و دوست دخترش به پرونده او اضافه شد. با این حال خانواده آقای زمانی گفته اند که ظاهرا دلیل اعدام آقای زمانی شرارت بوده است، اما به گفته آنها او به‌ جز یک استشهاد محلی که سه نفز از افراد روستای او علیه مصلح زمانی امضا کرده بودند، پرونده کیفری دیگری نداشته است. هنوز هیچ منبع رسمی و قضایی در ایران در خصوص دلیل اعدام مصلح زمانی و جرم او صحبتی نکرده است و همچنین مشخص نیست که آیا آقای زمانی شاکی خصوصی داشته یا مدعی العموم شاکی او بوده است. سازمان عفو بین الملل روز چهارشنبه، یک روز پیش از اعدام مصلح زمانی با انتشار بیانیه ای خواهان توفق حکم اعدام شده بود. گفته می شود مصلح زمانی پس از دستگیری در زندانی در سنندج به سر می برده است، اما پس از چندی به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شد و در همان جا در سن 23 سالگی اعدام شد. مطابق کنوانسیون حقوق کودکان که ایران نیز به آن پیوسته، مجازات اعدام یا حبس ابد بدون بخشودگی را نمی توان در مورد افرادی که زیر سن هجده سالگی مرتکب جرم شده اند، صادر و اجرا کرد. با این همه، دادگاه های جمهوری اسلامی در چندین مورد در سال های اخیر حکم اعدام برای کودکان صادر کردند و مواردی این احکام پس از آنکه این افراد به سن هجده سالگی رسیدند، به اجرا گذاشته شده است. حقوقدانان و مدافعان حقوق بشر این اعدام ها را ناقض اصل رعایت حال مجرمان نوجوان می دانند و صدور حکم مرگ و نگه داشتن فرد محکوم در زندان را تا رسیدن به سن مجاز برای اعدام، مورد انتقاد قرار می دهند. در گزارشی که عفو بین الملل از سازمان های مدافع حقوق بشر در ماه مه سال 2009 منتشر کرد، آمده است که ایران تنها کشوری در جهان است که همچنان به اعدام مجرمان نوجوان و اجرای برخی مجازات های غیرانسانی مانند سنگسار ادامه می دهد.

ستیز حاکمیت و همدلی جامعه با جنبش سبز

Posted: 17 Dec 2009 05:29 PM PST

دکتر حبیب‌الله پیمان، از فعالان سیاسی و از چهره‌های شاخص ملی-مذهبی ، شدت‌گرفتن حملات را نشانه‌ای از قوت‌گرفتن جنبش سبز و ناتوانی و سردرگمی جناح‌حاکم با این جنبش می‌داند.
در روزهای اخیر در ایران تهدیدها و حملات به رهبران جنبش اعتراضی شدت گرفته است. اظهارات بی‌سابقه‌ی رئیس قوه‌ی قضائیه در روز چهارشنبه (۲۵ آذر) که "رهبران فتنه" را به بازداشت تهدید کرد و نیز سخنان مشابه وزیر اطلاعات از جمله نشانه‌های احتمال برخوردهای سخت‌تر با رهبران جنبش سبز تلقی می‌شوند.

دکتر حبیب‌الله پیمان، از فعالان سیاسی و از چهره‌های شاخص ملی-مذهبی در گفت‌وگویی با دویچه وله، شدت‌گرفتن حملات را نشانه‌ای از قوت‌گرفتن جنبش سبز و ناتوانی و سردرگمی جناح‌حاکم با این جنبش می‌داند. به گفته‌ی وی در شش ماه اخیر جنبش سبز با مسالمت، با شاخصه‌ای ملی و با رویکردی مبتنی بر دستیابی به عام‌ترین حقوق جامعه ادامه یافته است و زندان، سرکوب و تهدیدها و تهمت‌ها هم نتوانسته سیما و پویایی آن را خدشه دار‌کند.

برخی از تحلیل‌گران کم‌شدن تدریجی حضور معترضان در اقدامات اعتراضی خیابانی را نشانه‌ای از افول آن ارزیابی می‌کنند. به نظر آنها، هم سرکوب‌های گسترده و هم تسری‌نیافتن جنبش به همه‌ی طبقات و اقشار و گروه‌های اجتماعی و قومی سبب شده که بیشتر به صورت یک خرده‌جنبش باقی بماند. پیمان اما با این ارزیابی موافق نیست.

جامعه ایران با جنبش سبز همدلی دارد
این شخصیت ملی مذهبی می‌گوید که استناد به کمیت حضور نیروها در خیابان می‌تواند راه به تحلیل‌های اشتباه ببرد، زیرا در شرایطی که خشونت نیروهای حاکم ابعادی گسترده ‌می‌یابد، طبیعی است که بروز خیابانی و علنی تظاهرات، آن هم در شکل وسیع، امری متداوم نباشد.

به گمان وی آنچه که اینک بر حضور و پویایی جنبش سبز و عدم افول آن دلالت دارد، همانا همدردی و همبستگی قلبی و وجدانی وسیع بخش‌های مختلف جامعه با این جنبش و بروز آن در اشکال مختلف است. به گفته‌ی وی نوع مقابله جناح حاکم با جنبش سبز بر شدت نارضایتی‌های اجتماعی افزوده، به رشد کیفی آن کمک کرده و حاکمیت را در انزوای بی‌سابقه‌ای قرار داده است.

پیمان سپس با اشاره به شعار "رأی من کو؟"، آن را خواست رهایی در مقیاس ملی و ادامه‌ی همان جنبشی می‌داند که با انقلاب مشروطیت شروع شد، از نهضت ملی شدن نفت عبور کرد و به انقلاب سال ۱۳۵۷ رسید. وی می‌گوید که اگر شعار یادشده در همان معنی ظاهریش نگریسته شود، دستکم باید پس از استقرار دولت احمدی‌نژاد و به بایگانی‌سپردن موضوع انتخابات از سوی جناح حاکم، ارزش و اهمیت خود را از دست می‌داد و جنبشی که حول آن شکل گرفت نیز طبعاَ به خاموشی می‌گرایید. ولی از نظر پیمان، این جنبش زیر شعار "رأی من کو؟" خواست فراتری به نام رهایی را دنبال می‌کند که معطوف به احیای حرمت و حقوق اساسی مردم، ممانعت از تجاوز به این حقوق و رفع تبعیض و فقر است.

پیمان با اشاره به واگرایی در میان جناح اصول‌گرا، جنبش سبز را عاملی می‌داند که وحدت طبقه حاکم و مرزبندی میان آن و جامعه را از بین برد و بخش‌هایی از این طبقه را در معرض همگامی با مردم یا تردید در مقابله با خواست آنها قرار داد.

حبیب‌الله پیمان قانونیت خواست‌های مطرح در جنبش، خصلت ملی و همگانی شعارها و نیز مسالمت‌آمیزبودن آن را از عواملی می‌داند که گروه‌های حاکم را در مقابله با این جنبش دچار تشتت و چند دستگی کرده است. از این رهگذر فضایی فراهم آمده است که جنبش سبز توان و امکان بالیدن و تداوم بیابد و مهار و سرکوبش دشوار شود.

دستگیری رهبران جنبش بر اعتبار آنها خواهد افزود
در پی سخنرانی‌های مختلف مقام‌های حکومت در روزهای گذشته، برخی این ارزیابی را مطرح می‌کنند که بازداشت رهبران جنبش اعتراضی در داخل کشور محتمل‌تر شده است. پیمان اما چنین اقدامی را خواست نیروهای تندرو جناح حاکم می‌داند که همه‌ی طیف‌های جناح حاکم با آن موافق نیستند.

به نظر پیمان، بازداشت‌رهبران جنبش سبز، بزرگترین اشتباهی است که جناح حاکم می‌تواند مرتکب شود، زیرا بیش از پیش آن را به انزوا و بن‌بست خواهد کشاند و بر مشروعیت و مقبولیت رهبران مخالف خواهد افزود. به عقیده پیمان، نگرانی طیف‌های غیرتندرو جناح حاکم از بروز چنین وضعیتی مانع از آن بوده و هست که فشار تندروها برای عملی‌شدن بازداشت‌‌های یادشده متحقق شود.

شرایط بد جوی برای حضور احمدی نژاد در کنفرانس آب و هوا

Posted: 17 Dec 2009 03:33 PM PST

آن چه سفر احمدی نژاد به دانمارک را مورد توجه ی رسانه ها قرار داده است، برنامه هایی است که برای اعتراض به حضور او از سوی مخالفین تدارک دیده شده است.
به گزارش اخبار روز نخستین هفته ی نشست سران کشورها برای اتحاذ تدابیری جهت مقابله با تغییرات اقلیمی در شرایطی پشت سر گذاشته شده که ده ها هزار نفر از مخالفین تظاهرات گسترده ای علیه این اجلاس را سازمان داده و با خشونت بی سابقه ی پلیس دانمارک روبرو شده اند. برپایه ی گزارش ها، یک هزار نفر در جریان این اعتراضات بازداشت شده اند.

در این میان محمود احمدی نژاد رئیس دولت دهم ، صبح روز چهارشنبه برای شرکت در اجلاس تغییرات آب و هوا وارد کپنهاک پایتخت دانمارک شد. احمدی نژاد قرار است در این سفر در اجلاس تغییرات آب و هوا سخنرانی کند و با عده ای از سران و مقامات ارشد کشورهای دیگر ملاقات و گفتگو داشته باشد.

آن چه سفر احمدی نژاد به دانمارک را مورد توجه ی رسانه ها قرار داده است، برنامه هایی است که برای اعتراض به حضور او از سوی مخالفین تدارک دیده شده است.

بنابر گزارش ها، صدها تن از ایرانیان از نقاط مختلف اروپا در قالب کاروان های جمعی یا به صورت دسته های کوچکتر به پایتخت دانمارک رفته اند تا با استفاده از این موقعیت به رئیس دولت دهم و حاکمیت ایران اعتراض کنند. 

پیش بینی می شود اعتراضات مخالفان ، سفر احمدی نژاد را کاملا تحت تاثیر قرار دهد و بار دیگر به جهانیان یادآوری کند که مردم ایران دولت وی را در ایران را نمی پذیرند و برای پایان دادن به دیکتاتوری و استقرار آزادی های سیاسی در کشور به مبارزه ی خود ادامه خواهند داد.

پیشنهاد احمدی نژاد: سال 2011 به عنوان سال "اصلاح الگوی مصرف در جهان" اعلام گردد

Posted: 17 Dec 2009 08:44 AM PST

محمود احمدی‌نژاد با اشاره به برنامه‌ها و تلاش‌های ایران برای حفاظت از محیط زیست، راهكارهای جمهوری اسلامی ایران برای استقرار عدالت، و حفظ محیط زیست جهانی را تشریح و تبیین كرد.
به گزارش ایلنا، احمدی‌نژاد عصر امروز در اجلاس تغییرات آب و هوا در دانمارك اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت از پروتكل كیوتو و تقویت آن آمادگی خود را برای ادامه همكاری‌ها به‌خصوص در زمینه استفاده مطلوب از منابع انرژی، بومی‌سازی فناوری‌های زیست‌محیطی، متناسب با حمایت مالی و تكنولوژی توسعه پاك به طور فراگیر و یا به صورت دوجانبه اعلام می‌كند. 
وی در این نشست 7 پیشنهاد و راهكار برای كاهش و كنترل آلودگی و جلوگیری از تخریب محیط زیست در جهان ارائه كرد و از جمله پیشنهاد كرد كه سال 2011 به عنوان سال اصلاح الگوی مصرف و كاهش آلودگی در جهان اعلام و برای توسعه فرهنگ قناعت انسانی برنامه‌ریزی شود. 

احمدی‌نژاد همچنین از تلاش‌های دوستداران طبیعت و حیات انسانی و گروه‌های مردمی كه با سخنرانی‌ها، تجمعات و روشنگری‌های خود موجب تحریك حساسیت مثبت نسبت به ضرورت صیانت از محیط زیست شده‌اند، قدردانی كرد. 
متن كامل سخنرانی احمدی‌ نژاد به این شرح است: 

بسم الله الرحمن الرحیم 
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین 
اللهم عجل لولیك الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه 

جناب رئیس 
رؤسای محترم كشورها و دولت‌ها 
خانم‌ها، آقایان 

خداوند بزرگ را از اعطای فرصت حضور در این نشست سپاسگزارم. از دولت و ملت دانمارك به خاطر میزبانی خوب و از دبیرخانه برای تلاش‌های مستمر آنان تشكر می‌كنم و امیدوارم تلاش‌‌ها به نتیجه مناسب برسد. 
دوستان و همكاران 
آب و هوا متعلق به همه ملتها و از نعمت‌های بزرگ خداوند است كه چرخش متعادل آن موجب دوام حیات بالنده بشری است و بهم خوردن تعادل آن، در زندگی كل جامعه بشری تاثیرات شدید منفی برجای می‌گذارد. 
متاسفانه این نعمت در یك مسابقه كاملاً مخرب در معرض آسیب جدی قرار گرفته است. 
لطفاً به این گزاره‌ها توجه كنید: 

- غلظت گازهای گلخانه‌ ای در جو، طی دهه‌های اخیر 35% و دمای زمین حدود1 درجه سانتیگراد افزایش یافته است. 
- تعادل آب و هوا در بیشتر مناطق جهان مختل شده است. 
- طوفان‌های بزرگ، سیل‌ها و خشكسالی‌های گسترده و بحران غذا در راه و سطح بیابانها رو به گسترش است. 
تغییر اكو سیستم‌ها موجب اخلال جدی در چرخه‌های حیات جانوران و حیوانات در خشكی و دریا شده است. 
- سالانه میلیونها نفر بر اثر آسیب‌های ناشی از هوای آلوده، جان خود را از دست 
می‌دهند و بیماریهای پوستی و تنفسی رو به افزایش است. 
- اگر انتشار گازهای گلخانه‌ای با همین سرعت افزایش یابد به زودی سطح این گازها به دو برابر پیش از دوران صنعتی شدن می‌رسد، یعنی به جای كاهش 50 درصدی، 
50 درصد افزایش می‌یابد و حیات طبیعی را با چالش جدی مواجه می‌نماید. 

عالیجنابان 
با شنیدن این مطالب، هم اینك گزاره‌‌های مشابه و مرتبطِ متعددی در ذهن شما تداعی شده است، اما سئوال این است كه علت چیست ؟ 
پاسخ اولیه این است كه علت، افزایش مصرف سوخت فسیلی و دخالت گسترده و مخرب در طبیعت است. 
اما سئوال اصلی و جدی تر آن است كه عامل تشدید تمایل به مصرف سوخت فسیلی و دخالت در طبیعت كدام است. 
می‌خواهم پاسخ این سئوال را در دو سطح تحلیل نمایم. 

سطح الف: مبنایی و كلان 
آیا پدیده تغییر آب و هوا تنها یك مشكل زیست محیطی است یا قبل از آن یك موضوع فرهنگی، رفتاری و اقتصادی می‌باشد. 
با نگاهی به تحولات فكری و اجتماعی در حداقل دو قرن گذشته شاهد حاكمیت مادی‌گرایی بر اندیشه و رفتار و مناسبات حاكم بر بخش‌های وسیعی از جهان هستیم. 
حیات نظام سرمایه داری، وابسته به توسعه شدید مصرف كالا و دخالتهای گسترده در طبیعت است. 
یك مسابقه بی امان در دامن زدن به مصرف برای افزایش درآمد كلان سرمایه داران در 
جریان است. 
برنامه‌ریزی توسعه، مبتنی بر گسترش مصرف گرایی، طراحی و تبلیغ و در بخش‌هایی از جهان، مصرف گرایی به یك ارزش اجتماعی بدل شده است. تولید برای مصرف بیشتر و مصرف برای تولید بیشتر یك چرخه و فرایند پایان ناپذیر تخریبی است. 
دیدید كه با خلق حدود سی هزار میلیارد دلار دارائیهای كاغذی و غیرواقعی و دامن زدن به مصرف چه مشكلاتی را در بحران اقتصادی اخیر پدید آوردند. 
بر اساس جهان بینی مادی، لذت و سود فرديِ حداكثری یك هدف استراتژیك و تغییر ناپذیر است. 
توسعه مصرف، حذف رقبا و تسخیر بازارهای جهانی، انحصار در تولید فنآوریهای نوین و جلوگیری از خودكفایی ملتها از مظاهر همین تفكرند. 
این اندیشه به این مقدار بسنده نمی‌كند بلكه دامن زدن به مسابقات تسلیحاتی و جنگ، تشدید مصرف سلاح و افزایش تقاضا برای خرید آن را نیز مباح می‌داند. 
جز این است كه همه اینها، محصول جهان بینی نظام سرمایه داری و اقتصاد لیبرالیستی و نیازمند مصرف هرچه بیشتر سوخت ارزان و تخریب طبیعت است. 

ب: سطح سیاسی 
دسترسی و شیوه استفاده از منابع انرژی دنیا یكی از عوامل مهم جنگ‌ها و كشمكش‌های بین‌المللی بوده و انرژی همواره یك موضوع امنیتی و سیاسی بوده است. 
انرژی و نفت به مدت یك قرن مولفه اساسی و راهبردی سیاستهای امنیتی و خارجی دولت امریكا را شكل داده، همانگونه كه برای امپراطوری‌‌های قبل از آن همین نقش را ایفا كرده، است. در این مدت مناطق نفت خیز جهان همواره آماج جنگها و لشگركشی‌ها به منظور سلطه بر منابع انرژی بوده‌اند. 
لطفاً توجه كنید؛ 
امریكا با كمتر از 5 درصد جمعیت جهان، 25 درصد از نفت و انرژی و بیش از 18 درصد از چوب و حدود 14 درصد آب دنیا را مصرف می‌كند و حدود 40 درصد خودروهای جهان در آن كشور در حركتند. این دولت معادل اكثریت كشورهای جهان بودجه نظامی و در تمام نقاط درگیری و جنگ، حضور فعال دارد. 
كشورهای مشهور به پیشرفته صنعتی با حدود 20 درصد از جمعیت جهان 85 درصد انرژی را مصرف و به تبع آن بیشترین آلودگی را منتشر می‌كنند. 
معلوم نیست اگر دیگران نیز از رفتار این كشورها تبعیت نمایند چه اتفاقی رخ خواهد داد. 
دولتمردان امریكایی و دوستانشان با تاكید بر توسعه تولید سوخت فسیلی، با روش‌های زورمدارانه از گسترش فنآوریهای جدید در استفاده از منابع انرژی‌های تجدید شونده و پاك ممانعت می‌كنند. همزمان با امتناع از پذیرش تعهدات بین‌المللی و با وعده‌های بدون پشتوانه مانع از تحقق یك عزم جهانی برای كنترل نشر آلودگی‌ها می‌شوند. 
معلوم است كه وضعیت موجود آب و هوا ناشی از اندیشه، رفتار خودخواهانه و خودبرتر بینی تعدادی از دولتها و زیاده طلبانی است كه به دنبال منافع حداكثری و تسلط بر ثروتهای جهان، بدون توجه به پیامدهای آن، هستند. 
ادامه وضع موجود ناممكن است و به انهدام حیات بشری منجر خواهد شد. 

دوستان و همكاران 
اینك سئوال این است كه راه حل چیست؟ 
بر اساس آنچه ذكر شد معلوم است كه راه حل اصلی و كلیدی بازگشت به ارزش‌های انسانی و الهی است. 
خداوند انسان را عزیز داشت و اكرام فرمود. برای او خیر، نیكی، رشد و كمال را پسندید. حقوقی برای او قرارداد و او را به یكتاپرستی و توجه به حق و عدالت دعوت فرمود و رضایت نداد كه تبعیض و بی‌عدالتی حاكم شود. 
خداوند از انسان‌ها خواسته است به حقوق یكدیگر احترام بگذارند، به یكدیگر عشق و محبت بورزند، در پیشرفت و تعالی یار و یاور هم باشند، شادی و غم و داشته‌های خود را با هم تقسیم و در راه سعادت و رفاه دیگران فداكاری كنند. عدالت و انصاف را پایه رفتار خود با انسان‌ها و طبیعت قرار دهند و از زیاده‌خواهی و برتر‌جویی خودداری كنند. 
خواسته است كه شكر نعمت‌های الهی از جمله مراتع، جنگل‌ها، آب‌ها و هوا را با استفاده صحیح از آنها به جا آورند و با اَعمال خود زمینه فساد و تباهيِ خشكی‌ها و دریا‌ها را فراهم نكنند. 
اگر چنین جهان‌بینی و معرفتی كه توسط پیامبران الهی به بشریت عرضه شده است مبنای زندگی قرار گیرد بدون تردید تخریب محیط زیست مهار خواهد شد و زمین فرصت می‌یابد تا خود را بازسازی و شرایط مناسبتری را برای ادامه حیات فراهم كند. 
بر همین اساس پیشنهاد می‌شود: 

1- كارگروهی متشكل از اندیشمندان دلسوز بشریت از كشورهای داوطلب، در بازه زمانی معین و از منظر جهان‌بینی الهی و انسانی كه اكثریت مردم جهان به آن معتقدند، معیارهای سعادت بشر و جامعه بشری را استخراج و در اختیار همگان قرار دهند. 
- می‌توان با اصلاح معیارها، مصرف را متعادل نمود و برخورداری عمومی در سطح جهان را به صورت عادلانه توزیع كرد. 
- می‌توان جامعه سعادتمندی را برپا كرد كه در عین برخورداری مناسب و عادلانه، زندگی در فضایی صمیمی جریان داشته باشد و مسابقه برتری جویی به مسابقه مهرورزی تبدیل و مصرف در حد ضرورت كنترل شود. 

2- نظام اقتصادی نوین مبتنی بر موارد پیش گفته و بر پایه عدالت و كرامت انسان‌ها تعریف و سازماندهی شود. الگوی تولید متكی بر نیاز واقعی و نه برای توسعه مصرف تدوین و ارائه شود. 

3- كشورهای صنعتی مشهور به پیشرفته، تعهدات بین‌المللی را بپذیرند و همزمان سازوكار روشن و كارسازی برای مهار دولت‌ها و بخش‌های اقتصادی متمرد، از جمله الزام به پرداخت جریمه به كشورهای خسارت دیده، پیش‌بینی و اعمال شود. 

4- نقل است كه بیش از 250 میلیارد دلار در لشگركشی به افغانستان و حدود 1000 میلیارد دلار در جنگ عراق هزینه شده است. آیا با هزینه 50 میلیارد دلار در زیرساخت‌‌ها و توسعه اقتصادی، افغانستان به یك كشور آباد تبدیل نمی‌شد و با هزینه 200 میلیارد دلار در توسعه فن‌آوریهای جدید و استفاده مناسب از انرژی فسیلی، سطح آلاینده‌ها به قبل از دوره صنعتی برنمی‌گشت. در حالی كه انتشار گازهای گلخانه‌ای، هزاران برابر بیش از تروریست‌ها كه منفورترین موجوداتند، موجب كشتار بی‌سروصدای انسان‌ها می‌شود، آیا همه اهداف كنوانسیون با مصرف كمتر از نیمی از بودجه نظامی دولت امریكا محقق نمی‌شود. آیا بهتر نیست بخشی از اعتبارات نظامی كشورهای اصلی پیوست یك به ارتقاء رفاه مردم و كاهش آلودگی‌ها اختصاص یابد. 

5- با ترك نگاه سودمدار و انحصارطلب، فن‌آوریهای نوین برای متنوع كردن منابع انرژی و همچنین استفاده از منابع پاك و تجدیدپذیر مانند باد، خورشید، امواج دریا، حرارت زمین و انرژی هسته‌ای به صورت ارزان در دسترس همه كشورها قرار گیرد تا مجبور به استفاده كم‌بهره و در عین حال گسترده از منابع فسیلی نشوند. 

6- جهت اجرای هرچه بهتر تامین بودجه و اهداف بلند مدت كنوانسیون، كشورها متناسب با ایجاد آلودگی در گذشته، در صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست متعهد شوند و منابع صندوق، با سازوكار عادلانه و خارج از سلطه آلوده كنندگان اصلی، توزیع شود. 
آیا بهتر نیست با خلع سلاح عمومی هزینه تولید و نگهداری سلاح‌های هسته‌ای صرف توسعه فنآوریهای نوین و رفاه و رفع فقر شود؟ 

7- پیشنهاد می‌شود سال 2011 "سال اصلاح الگوی مصرف و كاهش آلودگی در جهان " اعلام و برای توسعه فرهنگ قناعت انسانی برنامه‌ریزی شود. 
عالیجنابان، خانمها و آقایان 
جمهوری اسلامی ایران در اصل پنجاهم قانون اساسی خود وظیفه حفاظت از محیط زیست را برگرفته از آموزه‌های قرآنی و ارزش‌های الهی دانسته و آن را یك وظیفه همگانی اعلام كرده است و در این راستا دولت به برنامه‌ریزی‌های زیر توجه داشته است: 

1- كاهش در مصرف انرژی از طریق ارتقاء استانداردها در صنایع و تولیدات، مدیریت مصرف و حذف یارانه‌های انرژی در یك برنامه معین و زمانبندی شده. 

2- گاز سوز كردن وسیع خودروها، صنایع و نیروگاه‌ها 

3- ایجاد دسترسی به گاز طبیعی برای بیش از 90درصد شهرها و بسیاری از روستاها 

4- مطالعه گسترده برای استفاده از انرژی‌های پاك از جمله بادی و خورشیدی و همچنین برنامه‌ریزی برای تولید سوخت هسته‌ای و 20 هزار مگاوات برق هسته‌ای 

جمهوری اسلامی ایران ضمن حمایت از پروتكل كیوتو و تقویت آن آمادگی خود را برای ادامه همكاری‌ها به خصوص در زمینه استفاده مطلوب از منابع انرژی، بومی سازی فنآوریهای زیست محیطی، متناسب با حمایت مالی و تكنولوژیكی مكانیزم توسعه پاك با تور فراگیری و یا بصورت دوجانبه اعلام می‌كند و آماده است نتایج تحقیقات و تجربیات خود در استفاده از انرژیهای پاك را در اختیار سایر كشورها قرار دهد. در این راستا پیشنهاد تشكیل بانك یا مركز تكنولوژی برای انتقال به كشورهای گروه 77 و چین تحت نظر دبیرخانه كنوانسیون را تسلیم می‌دارد. 

امیدوارم با مسئولیت پذیری دولتهایی كه مسبب وضع امروز هستند و با همكاری همگان، این نشست تاریخی و مهم بتواند به توافقات و سازنده نائل آید و پاسخ مناسبی به مطالبات گسترده ملل و جوامع ارائه كند. 
با تقدیر از همه دوستداران طبیعت و حیات انسانی و گروه‌های مردمی كه با سخنرانی‌ها و تجمعات و روشنگری‌های خود موجب تحریك حساسیت مثبت نسبت به ضرورت صیانت از محیط زیست شده‌اند، از خداوند بزرگ، توفیق همگان در خدمت به بشریت، احیای ارزش‌های الهی و انسانی، استقرار عدالت و پاكی و حفظ محیط زیست جهانی كه تحت رهبری صالحان و انسان كامل امكان پذیر خواهد شد را مسئلت دارم. 
والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته 

در آخرين رده بندى فيفا ايران ۶۴ دنيا و ششم آسيا

Posted: 17 Dec 2009 03:30 AM PST

فيفا آخرين رده بندى برترين تيم هاى ملى فوتبال جهان در سال ۲۰۰۹ را اعلام كرد كه در اين رده بندى تيم ملى فوتبال ايران با يك پله سقوط و با ۵۰۸ امتياز و ۱۰ امتياز منفى، در جايگاه ۶۴ جهان قرار گرفت.  فاين در حالى است كه عربستان سعودى جاى ايران را در اين رده بندى اشغال كرده است.در رده بندى آسيايى هم تيم ايران با يك پله سقوط در جايگاه قرار گرفت. 

استراليا، ژاپن، كره جنوبى، بحرين، عربستان در رده هاى اول تا تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به اختلاف امتيازى كم از ازبكستان و عمان با ايران، احتمال سقوط تيم ايران در رده بندى ماه هاى آينده حتى تا رتبه هشتم هم وجود خواهد داشت.

میلیبند: پاسخ ایران به پیشنهادهای ما ناامید کننده است

Posted: 17 Dec 2009 03:20 AM PST

دیوید میلیبند، وزیر خارجه بریتانیا در گفت‌وگو با بخش فارسی بی‌بی‌سی گفت که بریتانیا هیچ مشکلی ندارد که ایران بر اساس پیمان منع گسترش به حقوقش برسد، به شرطی که مسئولیت‌هایش را هم در قبال این پیمان قبول کند.اما او گفت که در حال حاضر ایران این مسئولیت ها را نمی پذیرد.
آقای میلیبند در این گفت و گو با اشاره به این نکته که سه کشور اروپایی و روسیه و چین و آمریکا که برای مذاکره با ایران بر سر جزئیات برنامه هسته ای اش اعلام آمادگی کرده اند، گفت که دولت ایران حتی حاضر نیست تاریخ این جلسات را مشخص کند و این بسیار مأیوس کننده است.

او گفت: "در ماه مه 2008 در جلسه ای به ریاست من، شش کشوری که مسئول مذاکره با ایران هستند، پیشنهاد مشخصی به ایران ارائه دادند، گفتند می خواهیم با ایران رابطه داشته باشیم، ما می خواهیم مطمئن شویم که منافع اقتصادی، فرهنگی و علمی چنین روابطی نصیب ایران می شود، نصیب مردم ایران می شود. ما گفتیم ایران تا زمانی که رفتارش مانند سایر کشورهاست، از همان احترام آنها برخوردار خواهد شد. پاسخ به این پیشنهاد صفر بود. اصلا به آن اهمیت ندادند."

به گفته او سالهاست که ایران به دنبال گفتگو بوده است و حالا که موقعیت خاصی پیش آمده که دولت جدیدی در آمریکا بر سر کار آمده که تعهد به همان نوع گفتگوهائی دارد که مورد حمایت بریتانیا، چین و روسیه هم است، "یک نامه ساده دو کلمه ای" از مقامات ایران دریافت شده که "نه نه".
به نظر آقای میلیبند این راه صحیح پاسخ دادن در باره این مسئله "بسیار بسیار مهم" نیست.

وزیر خارجه بریتانیا در پاسخ به سئوال که آیا تحریم های شدیدتری علیه ایران اعمال خواهد شد، گفت: " در باره قدم بعدی مان بر اساس سیاستی تصمیم می گیریم که در سراسر کشورهای 1+5 تصویب شده که اصطلاحا آن را سیاست دو مسیره می نامند: از یک سو مشوق هایی پیشنهاد می شود و از طرف دیگر فشار وارد می شود. این دو جنبه در کنار هم اعمال می شوند."

آقای میلیبند در خصوص مخالفت عده ای از چهره های سرشناس مخالف دولت ایران با این تحریم ها گفت که این مسئله که چه کسی در ایران مخالف دولت است و چه کسی در درون دولت، مربوط به مردم ایران است.

او گفت که یکی از نگرانی هائی که درباره انتخاباتی که امسال در ابران برگزار شد، وجود داشت این بود که در حالی که مناظره های قبل از انتخابات باطراوت و تبلیغ خوبی برای نظام سیاسی ایران بودند، چگونگی شمارش آرا نگرانی عمیقی بوجود آورد به اضافه اتهام سنگین زیرپا گذاشتن موازین حقوق بشر پس از انتخابات.

اما به گفته او "این که ایران چه رفتاری در منطقه دارد یا چگونه با جامعه بین المللی برخورد می کند، یعنی همان انتظاری که از همه کشورها می رود برآورده می کند یانه، مسئله ای است که مربوط به همه ماست."

آقای میلیبند افزود: "من کاملا درک می کنم که مردم ایران این را می خواهند که تصمیم گیران باید با عواقب تصمیم خود روبرو شوند، نه تمام مردم که دراثر سوء مدیریت اقتصاد آزار دیده اند. به وضوح برای کشوری مثل ایران جای تأسف است که نتواند مثل بقیه کشورها پیشرفت کند اما مهم این است که درک کنیم چه چیزهایی در خطر است. منافع ایران و جهان ایجاب نمی کند که در خاورمیانه رقابت هسته ای جریان داشته باشد."

او در پاسخ به این سئوال که عده ای مخالفان دولت ایران می گویند که غرب مسئله حقوق بشر در ایران را فراموش کرده و تمرکزش بر جریان هسته ای است گفت که پس آنها توجه زیادی به بیانیه ها و صحبتهای دولت بریتانیا ندارند.

آقای میلیبند گفت که امسال دولت بریتانیا 50 یا 60 بار اعلام کرده این که برخورد ایران با مسئله حقوق بشر بخصوص پس از انتخابات، در مسیر تعهدات بین المللی ایران نبوده و ایران اصول پایه ای حقوق بشر را رعایت نمی کند.
روابط میان بریتانیا و ایران به خصوص در روزهای پس از انتخابات ایران با تنش های فراوانی روبه رو بوده است.

دولت ایران بارها بریتانیا را به دست داشتن در اعتراض های خیابانی پس از انتخابات و حمایت از سران مخالفان دولت ایران محکوم کرده است. اما بریتانیا می گوید که در مسائل داخلی ایران دخالتی نداشته است.

دستگیری چند نفر از کارمندان ایرانی سفارت بریتانیا در تهران و محکومیت یک نفر از آنان در جریان وقایع پس از انتخابات از دیگر مسائل بحث برانگیز در رابطه میان دو کشور بوده است.

میرحسین موسوی: منتظر مجوز راهپیمایی جداگانه هستیم

Posted: 17 Dec 2009 03:36 PM PST

با توجه به التهاب موجود در فضای جامعه ، مجمع روحانیون مبارز و همچنین حضرت حجت الاسلام و المسلمین کروبی و اینجانب درخواست مجوز برای راهپیمایی جداگانه کرده‌ایم.
پیرو سوالات مکرر حامیان جنبش سبز در مورد این که آیا مهندس میرحسین موسوی در مراسم تعیین شده برای روز جمعه جهت اعلام انزجار ازتوهین به تصویر حضرت امام شرکت خواهند کرد ، مهندس موسوی در گفتگویی با سایت کلمه ضمن تاکید بر محکومیت این عمل زشت و ساختار شکنانه گفت: اصل توهین صورت گرفته نسبت به حضرت امام حرکتی مشکوک است که قطعا مورد انزجار همه اقشار مردم قرار دارد.

نخست وزیر امام تاکید کرد: با توجه به التهاب موجود در فضای جامعه ، مجمع روحانیون مبارز و همچنین حضرت حجت الاسلام و المسلمین کروبی و اینجانب درخواست مجوز برای راهپیمایی جداگانه کرده‌ایم و هنوز منتظر جواب رسمی به این درخواست هستیم و به نظر می‌رسد بیشتر به نفع کشور است که به این درخواست پاسخ مثبت داده شود.

مهندس موسوی افزود: کشور به آرامش نیاز دارد، منتهی به نظر نمی‌رسد فضاسازی روزهای اخیر و زیر پا گذاشته شدن بدیهی‌ترین موازین حقوقی از سوی مسئولان عالیرتبه قضائی و امنیتی کشور حرکتی در این جهت باشد.

نخست وزیر امام گفت :به نظر ما اگر اقدام خاصی در دستور کار متصدیان قرار دارد آنها می‌توانند مقاصد خود را با هزینه کمتری به انجام برسانند.

دیدار موسوی و رهنورد با محمدعلی ابطحی

Posted: 17 Dec 2009 08:49 AM PST

میر حسین موسوی و زهرا رهنورد به دیدار محمدعلی ابطحی رفتند. به گزارش تارنمای کلمه ، نخست وزیر دوران دفاع مقدس و همسرش با حضور در منزل محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز و مشاور مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری دهم، آزادی وی را تبریک گفتند و با ابطحی به گفت وگو پرداختند.

pn0376.jpg

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر